محل تبلیغات شما

سلام، تابستان تمام شد و باز هم مدرسه ها باز شد و  همه جا، حال و هوای درس و مدرسه به خود گرفته. امسال با توجه به اینکه آوین جونم هم به مدرسه می ره برای ما هم این هوا به شدت پررنگتر و ملموس تره. مادر هم که برای تابستان اراک بود با شروع سال تحصیلی راهی تهران شد. روز یکشنبه جشن شکوفه های در مدرسه آوین جونم بودیم. مامان جون و مادر و داداش رایین هم با من و آوین طلا همراه شدند. آوین جونم حسابی شوق و ذوق مدرسه و داره و تو لباس های مدرسه، حسابی می درخشه. مراسم از ساعت 9:30 شروع شد و تا حوالی 11 طول کشید. دست مادر و مامان جونم هم درد نکنه.  این هفته آوین جونم بعد از ظهری  و می بایست حوالی ساعت 12:40 مدرسه باشه. راستی معلم آوین جونم خانم همتی که به نظر خانم با تجربه و خوب و انرژی مثبتی میاد. انشالله که اینطور باشه و آوین جونم قوی و اصولی مدرسه رو شروع کنه. روز دوشنبه شروع به مدارس بود و در نتیجه من و رایین جونم به اتفاق راهی مدرسه شدیم. مادر هم  از اون طرف اومد. چقدر حضور گرم مادربزرگ ها انرژی بخشِ. کاش ما هم قدر محبتهای بی شاعبه شون رو بدونیم. مامان بزرگهای با محبت، دستهای با محبتتون رو می فشارم و از خدا براتون تن سالم و دل شاد آرزو می کنم. ممنونم که هستید. از خدا می خوام سایه با محبتتون بالا سر ما باشه. الهی آمین

اما مادر سه شنبه   بعد از ظهربه اتفاق عمه نسیم راهی تهران شدند. انشالله هر جا هستند سلامت باشند. آوین و رایین عزیزم در این شروع دوباره، امیدوارم که با عزمی جزم به سمت جلو قدم بردارید و  پله های ترقی رو یکی پس از دیگری و با موفقیت طی کنید و در این مسیر من و بابایی هم در کنارتون هستیم. از خدا براتون بهترینها رو آرزو می کنیم.

اینم عکسهای ما در این هفته

هفته ای با تعطیلات یک روز در میان

افتادن پنجمین دندون آوین طلا

آوین عزیزم تولدت هزاران بار مبارک

مدرسه ,آوین ,جونم ,هم ,مادر ,رو ,آوین جونم ,در این ,از خدا ,من و ,راهی تهران

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گاه نوشت های مهدی